اشعار افشین یداللهی

اشعار افشین یداللهی

شعر و ادب پارسی
اشعار افشین یداللهی

اشعار افشین یداللهی

شعر و ادب پارسی

یه شب خواب چشمامو بی خبر برد( افشین یداللهی)

کمربندها را ببندیم

یه شب خواب چشمامو بی خبر برد
به دنیایی از اینجا ساده تر برد

به دنیای گل و نور و ترانه
میون لحظه های عاشقانه

تو تنها دلخوشی تنها امیدی
تو حرفی که نمی گفتم شنیدی

تو با من بودی و من بی تو افسوس
تو خورشیدی و من دنبال فانوس

تو رقص ماه و خورشید و ستاره
خودم رویاتو می دیدم دوباره

میون خواب و بیداری نشستم 
هنوزم پیش چشمای تو هستم


دکتر افشین یداللهی
خواننده فتحعلی اویسی