اشعار افشین یداللهی

اشعار افشین یداللهی

شعر و ادب پارسی
اشعار افشین یداللهی

اشعار افشین یداللهی

شعر و ادب پارسی

کار از یقین گذشته و مشکوک مانده‌ای( افشین یداللهی)

 


کار از یقین گذشته و مشکوک مانده‌ای
در ازدحام آینه، متروک مانده‌ای

در پنجه‌ای که با دل تو شور می‌زند
مانند ساز مشقی ناکوک مانده‌ای

شبها ستاره با تو به افلاک می‌رسید
خاکستر شهابی و مفلوک مانده‌ای

وقتی زمان رویش پروانه می رسد
در انزوای پیله خود پوک مانده‌ای

من با تمام آنچه توئی عاشق توام
حتی اگر به من،به تو، مشکوک مانده‌ای ...


افشین یداللهی

خواننده: کاووس کمالی
آهنگساز: امیرحسین جلیلیکاووس کمالی
تنظیم‌کننده: امیرحسین جلیلیکاووس کمالی
میکس و مستر: آرش پاکزاد
طراح: پیام قربانی

لطفا اینجا بشنوید


زندگی یعنی همین که اگه داری یا نداری(افشین یداللهی)



تیتراژ سریال"سه در چهار"
 
زندگی یعنی همین که اگه داری یا نداری
حقتو بگیری اما حقو زیر پا نذاری
 زندگی یعنی همین که اگه قهری،اگه آشتی
با تو باشم اگه داشتم بمونم اگه نداشتی
 من و تو هر جا که باشیم،اگه پایین اگه بالا
ممکنه جامون عوض شه،دیر و زود،فردا یا حالا
 زنده ای پس زندگی کن،نگو سخته نگو دیره
بگی ساده اس ساده میشه،بگی سخته سخت می گیره
 دنیا پر از دار و ندار آدما می گرده // می گرده
دیروز امرز فردا دنیا با ما بی ما می گرده // می گرده
 زندگی یعنی همین که اگه داری یا نداری
حقتو بگیری اما حقو زیر پا نذاری
 زندگی یعنی همین که اگه قهری،اگه آشتی
با تو باشم اگه داشتم بمونم اگه نداشتی
 دنیا پر از دار و ندار آدما می گرده // می گرده
دیروز امرز فردا دنیا با ما بی ما می گرده // می گرده
 
شاعر: دکتر افشین یداللهی
خواننده:حمیدرضا ترکاشون
استودیو گرامافون

نه این قرارمون نبود تو بی خبر بری(افشین یداللهی)



پول کثیف

نه این قرارمون نبود تو بی خبر بری
من خسته شم که تو بی همسفر بری
نه این قرارمون نبود من رنگ شب بشم
تو سر سپرده شی من جون به لب بشم

باور نمی کنم این تو خود تویی
این تو که از خودش بی خود شده تویی
باور نمی کنم عشق منی هنوز
گاهی به قلب من سر میزنی هنوز

وقتی زندونی تو هوس مثل پروازی تو قفس
این رسم همراهی نشد ای هم نفس
وقتی قلبت از من جداست
سرگردونه بی هم صداست
انگار دستت با دست من نا آشناست

باور نمی کنم این تو خود تویی
این تو که از خودش بی خود شده تویی
باور نمی کنم عشق منی هنوز
گاهی به قلب من سر میزنی هنوز

 


افشین یداللهی

خواننده : احسان خواجه امیری

وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید(افشین یداللهی)



وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید
وقتی زمین ناز تو را در آسمانها می کشید
وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم می چشید

من عاشق چشمت شدم ، نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آندم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود

وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو ، نه آتشی و نه گِلی
چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی

من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر
چیز در آنسوی یقین شاید کمی هم کیش تر
آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود
دیگر فقط تصویر من در مردمکهای تو بود

من عاشق چشمت شدم...


شاعر: دکتر افشین یداللهی
خواننده:علیرضا قربانی
آهنگساز : فردین خلعتبری
 

از کفر من تا دین تو راهی به جز تردید نیست(افشین یداللهی)


از کفر من تا دین تو
از کفر من تا دین تو راهی به جز تردید نیست
دلخوش به فانوسم نکن، اینجا مگر خورشید نیست

با حس ویرانی بیا تا بشکند دیوار من
چیزی نگفتن بهتر از تکرار طوطی وار من

بی جستجو ایمان ما از جنس عادت می شود
حتی عبادت بی عمل وهم سعادت می شود

با عشق آنسوی خطر جائی برای ترس نیست
در انتهای موعظه دیگر مجال درس نیست

کافر اگر عاشق شود بی پرده مومن می شود
چیزی شبیه معجزه با عشق ممکن می شود


افشین یداللهی

خواننده : مهرداد هویدا 

تیتراژ مسافری از هند