اشعار افشین یداللهی

اشعار افشین یداللهی

شعر و ادب پارسی
اشعار افشین یداللهی

اشعار افشین یداللهی

شعر و ادب پارسی

چه رسمی داری ای دوره زمونه(افشین یداللهی)


زمونه

چه رسمی داری ای دوره زمونه
که هر روزت یه جا عاشق کشونه

هزاران سال که میجنگه آدم
نمی دونه گرفتار جنونه

زمونه آی زمونه آی زمونه

یکی با فرق زخمی توی محراب
یکی غرق به خون لب تشنه آب

یکی پاهاشو رو مین جا گذاشته
یکی پاشیده خونش روی مهتاب

نفسهای بهار و گاز خردل
رو خاک آسمون رگبار تاول

همیشه عاشق از جونش گذشته
که عشق آسان نبوداز روز اول

هنوزم کار دنیا غیل و غاله
هنوزم صلح آدمها محاله

هنوز آدم نمیشناسه خدا رو
هنوزم قلب عاشق پایماله

زمونه آی زمونه آی زمونه

یکی با فرق زخمی توی محراب
یکی غرق به خون لب تشنه آب

یکی پاهاشو رو مین جا گذاشته
یکی پاشیده خونش روی مهتاب


دکتر افشین یداللهی

خواننده احسان خواجه امیری 



 

ادامه مطلب ...

گاهی مسیر جاده به بن بست می رود(افشین یداللهی)

بن بست

گاهی مسیر جاده به بن بست می رود
گاهی تمام حادثه از دست می رود

گاهی همان کسی که دم از عقل میزند
در راه هوشیاری خود مست می رود

گاهی غریبه ای که به سختی به دل نشست
وقتی که قلب خون شده بشکست میرود

اول اگرچه با سخن از عشق آمده
آخر خلاف آنچه که گفته است می رود

گاه یکسی نشسته که غوغا به پا کند
وقتی غبار معرکه بنشست می رود

اینجا یکی برای خودش حکم می دهد
آن دیگری همیشه به پیوست می رود

وای از غرور تازه به دوران رسیده ای
وقتی میان طایفه ای پست می رود

هرجند مضحک است و پر از خنده های تلخ
بر ما هرآنچه لایقمان هست می رود

این لحظه ها که قیمت قد کمان ماست
تیریست بی نشانه که از شست می رود

بیراهه ها به مقصد خود ساده می رسند
اما مسیر جاده به بن بست می رود


دکتر افشین یداللهی

غروبم مرگه رو دوشم، طلوعم کن تو میتونی‌ (افشین یداللهی)

 

خلاصم کن

غروبم مرگه رو دوشم، طلوعم کن تو میتونی‌ 
تمومم سایه می پوشم، شروعم کن تو میتونی‌

شدم خورشید غرق خون، میون مغرب دریا 
منو با چشمای بازت، ببر تا مشرق رویا

دلم با هر تپش با هر، شکستن داره میفهمه 
که هر اندازه خوبه عشق، همون اندازه بی‌ رحمه

چه راه‌هایی‌ که رفتم تا، بفهمم جز تو راهی‌ نیست 
خلاصم کن از عشقایی،‌ که گاهی‌ هست و گاهی‌ نیست

تو خوب سوختنو می‌شناسی، سکوتو از اونم بهتر 
من آتیشم یه کاری کن، نمونم زیر خاکستر

می‌خوام مثل همون روزا، که بارون بود و ابریشم 
دوباره تو حریر تو، مثه چشمات ابری شم


دکتر افشین یداللهی
خواننده احسان خواجه امیری

تو از کدام گم شدن حوالی من آمدی(افشین یداللهی)

تو از کدام گم شدن حوالی من آمدی
همین که لب به لب شدی به خالی من آمدی

غبار عشق برلبت رسیده ای به انزوا
دمی سکوت کن غزل کمی بخواب بی صدا

توخسته ای نگاه کن چقدر زخم خورده ای
و اتفاق بود اگر هنوز هم نمرده ای

نشسته ام کنار تو نترس خوب میشوی
دوباره ماه قصه ها پس از غروب میشوی

به خود که آمدی بگو بگو تمام درد را
بخوان که میشناسم این صدای دوره گرد را

من از مسیر دیگری به حس تو رسیده ام
هزار و یک شب تو را هزار بار دیده ام

کسی تو را ندیده در سوال چشمهای تو
نگو که اشک میشود وبال اشکهای تو

نترس عمر سادگی به انتها نمیرسد
همیشه راه گم شدن به ناکجا نمیرسد


دکتر افشین یداللهی

بیدارم و می بینمت رویا به رویا( افشین یداللهی)

حس غریبی

بیدارم و می بینمت رویا به رویا
از پیش چشمم میروی د نیا به د نیا

با تو میان آب و آ تش آشتی بود
در آ تش است از رفتنت دریا به دریا

یکبار د یگر عشق را با خون نوشتند
تعبیر لبخند تو را گلگون نوشتند

یکبار د یگر عشق را با خون نوشتند
تعبیر لبخند تو را گلگون نوشتند

تا د ست عشق از پیکر عاشق جدا شد
با د ست لیلا قصه مجنون نوشتند

این کوچه ها بی تو همیشه بیقرارن 
حس غریبی بین پا ییز و بهارن

رفتی ولی فکری به حال کوچه ها کن
بوی تو دارند و تو را اما ندارن

بیدارم و می بینمت رویا به رویا
از پیش چشمم میروی د نیا به د نیا

با تو میان آب و آ تش آشتی بود
در آ تش است از رفتنت دریا به دریا

بیدارم و می بینمت رویا به رویا
از پیش چشمم می روی دنیا به دنیا


دکتر افشین یداللهی
احسان خواجه امیری

گاهی یه خونه ساده ی گلی به همه ( افشین یداللهی)

 

گاهی یه خونه ساده ی گلی به همه دنیا می ارزه ، مگه نه ؟
گاهی وقتا توی قصرم که باشی دلت از غصه می لرزه ، مگه نه ؟

حاضری دار و ندارت رو بدی ، به جاش از خدا دل خوش بگیری
حاضری زندگیتو بدی اگه ، بتونی با دل عاشق بمیری

این همه دنبال دنیا رفتیمو ، انگاری جاده تمومی نداره
گاهی وقتا که به جایی می رسیم ، لذتش انگار دوومی نداره

کاش یه بارم که شده تو این سفر ، دلمون راه و نشونمون بده
می شه سرنوشت ما این نباشه ، وسوسه اگه امونمون بده

گاهی یه خونه ساده ی گلی به همه دنیا می ارزه ...


دکتر افشین یداللهی

تیتراژ سریال زیر زمین 

خواننده احسان خواجه امیری

لطفا اینجا بشنوید 

خیالتو می دزدم از تو شبستون خواب (افشین یداللهی)

خیال تو

خیالتو می دزدم از تو شبستون خواب 
تو ابرا پنهون میشم یه وقت نبینه مهتاب

بارون میشم می بارم تو آسمون چشمات
که رو زمین به یاد همه بمونه چشمات

بخوای نخوای فقط تو بیای نیای فقط تو 
تو . تو . فقط تو آهای آهای فقط تو

از سر پرچین شب وقتی سرک می کشی 
مهتاب هاج و واج و پائین ترک می کشی

می یاد واسه تماشا می افته تو حوض نور 
اونجا که عکس چشمات افتاده از راه دور

بخوای نخوای فقط تو بیای نیای فقط تو 
تو . تو . فقط تو آهای آهای فقط تو

تو ترمه نگاهم چشات گلابتونه 
گذشتن از تو سخته محاله دل بتونه

یه گوشه تو قلب هر آدمی نوشته 
با عشق میشه پنبه کرد هر چی که غصه رشته


دکتر افشین یداللهی

خواننده احسان خواجه امیری