اشعار افشین یداللهی

اشعار افشین یداللهی

شعر و ادب پارسی
اشعار افشین یداللهی

اشعار افشین یداللهی

شعر و ادب پارسی

گفتنی هامو شنیدی من دیگه حرفی ندارم(افشین یداللهی)

گفتنی هامو شنیدی من دیگه حرفی ندارم
تو رو تا یه حس تازه با خودت تنها میزارم

گاهی وقتا توی خلوت میشه عشقو زیر و رو کرد
میشه بی ترس شنیدن با یه آینه گفتگو کرد

پشت یه سوال مشکل گاهی یه جواب سادس
خیلی وقتا این سواره که تو حسرت پیاده اس

بین بودن و نبودن گرچه یک ثانیه راهه
بین رفتن و نرفتن گاهی صد ساله سیاهه

توی تردید نگاهت پر خوابای ندیدس
تو یقین آرزوهات لحظه های نرسیدس

وقتی که میون راهی نگو آخرش همینه
همیشه تو پیچ جاده اتفاقی تو کمینه

گفتنی هامو شنیدی من دیگه حرفی ندارم
تورو تا یه حسه تازه با خودت تنها میزارم

 

افشین یداللهی