نزدیکِ آمدن توست
تمام ِ زندگیم به هم ریخته
نمی دانم چه مرگم شده
نه می توانم چیزی بنویسم
نه می توانم چیزی بگویم
باید خوشحال باشم
هستم
اما
خوشحالی ِ همراه با کلافگی
دیوانه ام کرده
از لحظهء رسیدنت
شمارش معکوس ِ رفتنت،شروع می شود
هنوز نیامده ای، دلتنگم که می خواهی بروی
فهمیدم چه مرگم شده
سفر ِ تو کوتاه است
و عُمر ِمن،کوتاه تر
افشین یداللهی