دیگر به عمق ِ فاجعه راهی نمانده استحتی مجالِ گفتن ِ آهی نمانده است
با کوله باری از شبِ آئینه های نوراکنون رسیده ام به پریشانی ِ بلور
وقتی بلوغ ِ دغدغه ها هم سِتَروَن استتنها یقین ِ گم شده، باور نکردن است
افشین یداللهی