اشعار افشین یداللهی

اشعار افشین یداللهی

شعر و ادب پارسی
اشعار افشین یداللهی

اشعار افشین یداللهی

شعر و ادب پارسی

بیدارم و می بینمت رویا به رویا( افشین یداللهی)

حس غریبی

بیدارم و می بینمت رویا به رویا
از پیش چشمم میروی د نیا به د نیا

با تو میان آب و آ تش آشتی بود
در آ تش است از رفتنت دریا به دریا

یکبار د یگر عشق را با خون نوشتند
تعبیر لبخند تو را گلگون نوشتند

یکبار د یگر عشق را با خون نوشتند
تعبیر لبخند تو را گلگون نوشتند

تا د ست عشق از پیکر عاشق جدا شد
با د ست لیلا قصه مجنون نوشتند

این کوچه ها بی تو همیشه بیقرارن 
حس غریبی بین پا ییز و بهارن

رفتی ولی فکری به حال کوچه ها کن
بوی تو دارند و تو را اما ندارن

بیدارم و می بینمت رویا به رویا
از پیش چشمم میروی د نیا به د نیا

با تو میان آب و آ تش آشتی بود
در آ تش است از رفتنت دریا به دریا

بیدارم و می بینمت رویا به رویا
از پیش چشمم می روی دنیا به دنیا


دکتر افشین یداللهی
احسان خواجه امیری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.