اشعار افشین یداللهی

اشعار افشین یداللهی

شعر و ادب پارسی
اشعار افشین یداللهی

اشعار افشین یداللهی

شعر و ادب پارسی

تو رو دیدم نفسم بند اومد(افشین یداللهی)



تو رو دیدم نفسم بند اومد

دل من یک دفعه یک حالی شد
نمی دونم که هوا سنگین بود
یا زمین زیر پاهام خالی شد
من به چشمای خودم شک کردم
این همه میشه مگه زیبایی
مثل تو وقتی تو خوابا هم نیست
نمیشه حتی بگم رویایی
نمیشه حتی بگم رویایی
***
به خودم اومدم و حس کردم
تو بهشتم اما این دنیا بود
تو زمان گم شدم و هر لحظه
مث یه خاطره از فردا بود
من هنوزم به چشام شک دارم
تو هنوزم با منی اینجایی
اگه بیداریه من دیوونه م
اگرم خوابه که تو رویایی
***
من به چشمای خودم شک کردم
این همه میشه مگه زیبایی
مثل تو وقتی تو خوابا هم نیست
نمیشه حتی بگم رویایی
من به چشمای خودم شک کردم
این همه میشه مگه زیبایی
مثل تو وقتی تو خوابا هم نیست
نمیشه حتی بگم رویایی
نمیشه حتی بگم رویایی

 

افشین یداللهی

نام خواب و بیداری
خواننده احسان خواجه امیری

چقدر خوبه که تو هستی چقدر خوبه تو رو دارم(افشین یداللهی)



چقدر خوبه که تو هستی چقدر خوبه تو رو دارم

چقدر خوبه که از چشمات میتونم شعر بردارم
تو که دلواپسم میشی همه دلواپسیم میره
شاید این باسه تو زوده یا شاید باسه من دیره
***
واست زوده بفهمی من چرا اواره ی دردم
واسم دیرم از این خلوت به شهرعشق برگردم
واسم دیره پشیمون شم چه خوبه با تو شب گردی
واست زوده بفهمی که چه کاری با خودت کردی
لالالا لالالا لالالا لالالا
***
نه اینکه بی تو ممکن نیست
نه اینکه بی تو میمیرم
به قدری مسریه حالت که دارم عشق میگیرم
همه دلشوره ام از اینه که عشق اندازه ی حاله
تو جوری عاشقی کن که نفهمم عشق کوتاهه
***
واست زوده بفهمی من چرا اواره ی دردم
واسم دیرم از این خلوت به شهرعشق برگردم
واسم دیره پشیمون شم چه خوبه با تو شب گردی
واست زوده بفهمی که چه کاری با خودت کردی
لالالا لالالا لالالا لالالا


افشین یداللهی

از آلبوم یه خاطره از فردا


خواننده احسان خواجه امیری