اشعار افشین یداللهی

اشعار افشین یداللهی

شعر و ادب پارسی
اشعار افشین یداللهی

اشعار افشین یداللهی

شعر و ادب پارسی

همین امروز که تو نیستی(افشین یداللهی)

همین امروز که تو نیستی
پنجره
سراغ ِ تو را از من می گیرد
آینه
تصویرم را به من نشان نمی دهد
چهره ی تو، در خاطرش مانده
خانه
من را به رسمیّت نمی شناسد
اینجا
سالهای سال را
بی هیچ حادثه ای سپری کرده بود
من
راهِ مقابله با کودتا را نمی دانم
نمی خواهم بدانم
فصلِ گیلاس است
و
من
بالآخره
پیروز شدم


افشین یداللهی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.